مديران جوان حامي دكتر قاليباف اعلام موجوديت كرد / افتتاح ستاد مردمي مديران جوان حامي دكتر قاليباف در
چرا فكر مي كنيد مديران جوان مي توانند در برطرف كردن چالش سوء مديريت در كشور موثر باشند؟
در
زمان جنگ به جواناني كه 18-19 سال بيشتر نداشتند با اينكه در دوران جنگ
وضعيت بحراني است و حساسيت ها بيشتر، اعتماد شد و به حق اين جوانان هم خوب
جواب اعتماد را دادند. خود آقاي قاليباف يكي از اين جوانان بود. ايشان در
21 سالگي فرمانده لشكر شد. امروز اگر به سن فرماندهان بزرگي كه به مقام
شهادت نائل آمدند توجه كنيد ميبينيد همه آنها در سن بيست و چندسالگي
بودند. اما متاسفانه مديران ارشد ما اكنون جوانان را باور نكرده اند. آنها
نيروي نشاط جواني را باور نكرده و تنها در صدد استفاده ابزاري از جوانان
هستند. بايد فضايي را ايجاد كرد كه استعدادهاي بالقوه، بالفعل شود.
اين
موضوع در شهرداري تهران عملي شد. مثلا آقاي قاليباف بخشنامه اي را به
مناطق 22 گانه فرستادند كه شهرداران ناحيه نبايد بيشتر از 35 سال داشته
باشند. اقدامات ديگري هم انجام شده نظير ارزشيابي مديران كه عملكردها به
صورت علمي بررسي شده و سازمانها و مناطق براي به كارگيري آنها معرفي مي
شوند. آنچه نياز ماست اين است كه از سمت رابطه سالاري بايد به شايسته
سالاري رسيد و اين موضوع در شهرداري تهران محقق شده است. مثلا يكي از
معاونان ايشان كه به حق با تكيه بر شايستگي هاي خود به اين مقام رسيده است،
متولد سال 58 است.
خب ما در دولت هاي قبلي هم طرح هايي داشتيم براي به كارگيري جوانان مثلا طرح مشاوران جوان.
اگر
بخواهيم نيروي جوان را از ببريم بايد از او در حوزه مشاوره استفاده كنيم.
جوان كه تجربه اي ندارد. همه مزيت جوان اين است كه نيروي نشاط و جواني
دارد. اين عقلاني است كه از جوان در حوزه اجرا استفاده شود. ما بايد از
ظرفيت جوانان و تجربه هاي پيران استفاده كنيم. يكي از آسيب هاي دولت هاي
نهم و دهم كه آسيب شناسي هم شد استفاده از جوان در حوزه هاي تشريفاتي بود،
چرا كه مدير با تجربه نه به تجربه محدود جوان نياز دارد و نه حتي او را به
رسميت مي شناسد.
چرا چنين ستادي را تشكيل داديد؟
مديريت در
بستر فرهنگ شكل مي گيرد. در نظر بگيريد كه در زمينه هاي ورزشي در كشور ما
هيچ مربي خارجي تاكنون موفق نبوده است. چون تفاوت فرهنگي بر عملكرد
تاثيرگذار بوده است. ما نمي توانيم مدل هاي غربي را بر كشور حاكم كنيم چون
نيازمند مدل بومي هستيم كه جامعه آن را بپذيرد. يعني بايد از دل جامعه
برآمده باشد تا در جامعه مقبول باشد. تجربه اش را هم داريم. دفاع مقدس 8
سال طول كشيد. هيچكس هم نيامد نسخههاي جنگي خود را به ايراني ها آموزش
بدهد اما امروز شاهديم كه استراتژي عمليات والفجر 8 ما در دانشگاه هاي دنيا
تدريس مي شود. دليلش هم استفاده از الگوي جهادي بوده است. امروز نياز
جامعه فرماندهي جنگ نيست. امروز نياز جامعه پياده سازي اقتصاد مقاومتي است و
مصداق عملي براي اين نياز كيست؟ دكتر محمد باقر قاليباف كه در جنگ و بحران
عملكرد شفافي داشته است، در قرارگاه سازندگي خاتم الانبياء، در نيروي
هوايي سپاه، در نيروي انتظامي، همچنين در شهرداري. مثلا تحريم ها را
داشتيم، تورم و عدم تثبيت قيمت ها را اما با اين همه بازهم شاهد پيشرفت
بوديم. به نظر مي رسد چنين عملكردي بايد در تمامي كشور نهادينه شود.
چطور با جوانان و نوجوانان به ويژه راي اولي ها درباره اين انتخاب سخن ميگوييد؟
اگر
قرار است اين مفاهيم به نسل سومي ها و نسل چهارمي ها منتقل شود بايد از
شعارزدگي و سياست زدگي خارج شويم. بايد به آنها بگوييم تونل نيايش را
ببينيد. با مدل جهادي ساخته شد، آن هم در سطح استاندارد هاي بين المللي. آن
وقت است كه يك نسل سومي محاسن مديريت جهادي را لمس مي كند. پروژه هاي شهري
را طي اين سال ها در هر نقطه از پايتخت با روزشمار ملاحظه كرديد. از صفر
تا صد پروژه با شفافيت در معرض ديد شهروندان بوده است. امروز ديگر كارنامه
بر شعار تقدم دارد به گفته دكتر قاليباف امروز ديگر دوره آزمون و خطا گذشته
است. بايد اثبات كنيم كه دين كارآمدي اداره جامعه را دارد.
امروز بي اعتمادي اجتماعي در جامعه ايراني ديده مي شود. فكر مي كنيد چه نسخهاي بايد براي برطرف كردن آن پيچيد؟
بزرگترين
آسيب اجتماعي كه امروز در جامعه ديده مي شود بي اعتمادي است. مباحث
اقتصادي قابل حل است اما نمي توان انتظار داشت كه به راحتي اعتماد از دست
رفته را در جامعه بهبود ببخشيم. وقتي مي گوييم به جاي توسعه به سمت پيشرفت
بايد برويم به اين دليل است كه پيشرفت دو بال دارد: ارزش گرايي و عقلانيت.
در كنار استفاده از خرد جمعي، تكنيك و فنون بايد در كنار آن ارزش گرايي را
نيز دنبال كنيم. ارزش گرايي مبتني بر آرمان ها و مقدسات اسلامي. اما وقتي
نگاه مي كنيم مي بينيم در دوره هاي گذشته يا سرمايه داري حاكم بوده و يا
انقلابي نمايي! كه نتيجه آن يا بي عدالتي بوده يا سياست زدگي و شعارزدگي و
ترويج ريا. اما وقتي بال ارزش گرايي را در پيشرفت در نظر داشته باشيم دولتي
خواهيم داشت كه در همه شئونات به مباحث فرهنگ و اجتماع اهميت مي دهد.
ما
نياز داريم دولتي داشته باشيم كه به هر طرحي، پيوست اجتماعي و فرهنگي
ضميمه كند. در دوره اي در شهرداري تهران اعتقاد بر اين بود كه «خيلي ها زير
چرخ توسعه له مي شوند!» و آن را امري بديهي مي دانستند. آنها معتقد بودند
كه در آن زمان، افرادي كه زير 500 هزار تومان درآمد دارند نبايد در تهران
زندگي كنند و تنها به دنبال توسعه بودند. در مرام آنها دين، فرهنگ و ارزش
ها تعطيل بود. اما حضرت امام(ره) فرمودند كه انقلاب ما انقلاب پابرهنگان و
مستضعفان است. نگاه مقام معظم رهبري نيز بر همين منوال است. بنابراين
نيازمند پيشرفت توام با عدالت براي همه آحاد جامعه هستيم و تنها مدل جهادي
گرهگشاي اين بحث است تا اعتماد و اخلاق را در جامعه ترميم كند.
چرا اينقدر روي مديريت جهادي تاكيد داريد؟
در
دهه چهارم انقلاب به سر مي بريم كه مقام معظم رهبري بر آن نام دهه پيشرفت و
عدالت نهاده است. از سوي ديگر از اهداف انقلاب اسلامي صدور تمدن اسلامي
مردم ايران است. همچنين وقتي به پيام اصلي انقلاب اسلامي دقت مي كنيم اثبات
توانايي اسلام در اداره جامعه است و حركت به سوي پيشرفت مادي و معنوي است.
ما مردمسالاري ديني را پياده كرده ايم و هدف آن اثبات دين در اداره امور
جامعه است. اين مدل ديگر در چارچوب شعار و نظريه امكانپذير نيست بلكه بايد
تحقق عملي داشته باشد. در راستاي سند چشم انداز توسعه در مدل الگوي جهادي
با در نظر گرفتن همه اين مباحث، وقتي پيشرفت اتفاق مي افتد كه عدالت محقق
شده باشد. با وجود همه اين مواهب، به دليل سوءمديريت ها در دوره هاي گذشته
امكان تحقق نيافتهاند.
در دولت سازندگي توسعه صرف محور قرار داده
شده بود و عدالت چندان اهميت نداشت. اما دكتر قاليباف پيشرفت توام با عدالت
را مدنظر قرار داده تا همه مردم اعم از ضعيف ترين تا غني ترين از عدالت
برخوردار شوند. اين مدل ميتواند ايران اسلامي را به اهداف سند چشم انداز
20 ساله برساند.
گذشته از اقتضائات داخلي و حل مشكلات مردم، پياده
شدن اين مدل در كشور اقتضائات بين المللي دارد. در دوراني به سر مي بريم كه
با توطئه هاي بي حد دشمنان روبه رو هستيم كه نمونه اش تحريم هاست. آنها
همه تلاششان را مي كنند كه ما را عقب نگه دارند و بعد بگويند ديديد كه مدل
شما چيزي در چنته نداشت؟! آنها ميخواهند مدل هاي فرهنگي، اقتصادي و
عدالتي كشورهاي غربي را به كشور ما تزريق كنند. اما ما بايد با روحيه جهادي
به دنبال استفاده از مدل بومي باشيم. اگر دولت جهادي باشد و جهادي عمل كند
خروجي مثبت و كارايي آن نصيب جامعه خواهد شد و اين توطئه ها را خنثي خواهد
كرد.
كارآمدي و پيشرفت، علت و معلول يكديگر هستند. مديريت بايد
آنقدر كارآمد باشد كه به پيشرفت منتهي شود. به همين دليل بايد برخي ديدگاه
ها و برخي امور را اصلاح كنيم همانطور كه مد نظر مقام معظم رهبري بوده تا
ديدگاه ديگر توسعه اي نباشد و به پيشرفت تغيير پيدا كند. چون توسعه تنها به
امور رفاهي مي پردازد اما پيشرفت همه مباحث را از جمله رفاهي، فرهنگي،
اقتصادي، سياسي و اجتماعي دربر مي گيرد.
نظرسنجي ها نشان مي دهد
بزرگترين مشكل مردم مشكل اقتصادي و معيشتي است و به گفته دكتر قاليباف راه
حل آن مديريت است نه علم اقتصاد چرا كه ما منابع فراواني داريم اما
بزرگترين چالش ما سوء مديريت است.
خیلی وقت ها خیلی ها دوست دارند کاری انجام شود، اما قدمی بر نمی دارند .خیلی وقت ها خیلی ها ادعای خیلی چیزها را دارند، اما در عمل کاری نمی کنند .خوب ... اصولا حرف زدن خیلی ساده تر از عمل کردن است ... و اصولا خیلی ها حتی دندان به جگر نمی گیرند که حرف نزنند، چون فکر می کنند از قافله عقب می مانند ... حرف می زنند و اما عمل نمی کنند !