سه شنبه بیست و چهارم اردیبهشت ۱۳۹۲ - 15:55 - بابک -

پس از پایان مهلت ثبتنام نامزدهای حضور در انتخابات ریاست جمهوری، آرایش اصلی سیاسی کشور برای انتخابات روشن شد. آیتالله رفسنجانی که تا چند دقیقه قبل از نام نویسی خود مدام از «آمدن یا نیامدن» سخن میگفت در نهایت به ساختمان فاطمی رفت و اعلام حضور کرد. از سوی دیگر، جبهه اصلی اصولگرایان که ائتلاف پیشرفت نمایندگی آنها را در انتخابات دارد، قرار است یک نفر را وارد عرصه انتخابات کند تا به احتمال قوی با رفسنجانی رقابت داشته باشد.
دکتر
قالیباف که تا کنون در تما نظرسنجیها بالاتر از دیگر نامزدها و مورد
حمایت بیشتر اصولگرایان است، با شعار مدیریت جهادی به میدان آمده و اعتقاد
دارد که دولت سازندگی در دوران قدرت، تفکر لیبرالیستی را جانشین فرهنگ
جهادی کرده است. در چنین شرایطی باید انتخابات پیش رو را فرصتی برای رقابت
«مدیریت جهادی» با «تفکر سرمایهداری» دانست. این در حالی است که مردم طعم
هر دو مدل را چشیدهاند، فرهنگ جهادی ریشه در دوران دفاع مقدس دارد و در
چند سال اخیر توانسته تهران را به یکی از شهرهای برتر دنیا تبدیل کند.
دستاورد تفکر سرمایهداری را هم میتوانیم در کارنامه دولت سازندگی شاهد
باشیم که باعث شکاف طبقاتی، افزایش چشمگیر تورم و رواج اشرافیگری در عرصه
مدیریت کشور شد.
قالیباف
همواره یکی از منتقدان جدی این روش مدیریتی بوده است. در ادامه میتوانید
برخی از اظهار نظرهای او درباره دولت سازندگی را بخوانید:
مدیریت
جهادی یکی از دستاورد های بزرگ انقلاب اسلامی است که مخصوصا در دوران دفاع
مقدس و حتی قبل از دوران دفاع مقدس این مدیریت جهادی شکل گرفته است. اگر
کمی به فضای قبل از جنگ برگردیم، بعد از پیروزی انقلاب تا آغاز جنگ تحمیلی،
این مدیریت جهادی به معنای آنکه مردم و مدیران در یک فضای کاملا اسلامی،
برادرانه، سرشار از محبت، کاملا متکی به عقلانیت و تخصص و با کنار زدن
روحیه سرمایه داری از جنس انباشت سرمایه، انباشت پول و ارزش افزوده فعالیت
می کردند. شما به خاطر دارید که از اواخر سال ۵۷ تا سال ۵۹ در طول این یک
سال و اندی، همه کشور بسیج شده بود برای یک کار جهادی و یک مدیریت جهادی
حاکم بود.
به
نظر من یکی از انتقاداتی که به دوره سازندگی وارد است همین است که بعد از
دوران دفاع مقدس، آن مدیریت جهادی و فرهنگ جهادی که یک الگوی متناسب با
فرهنگ، مردم و دین ما بود،به حاشیه رفت. دوره سازندگی، تفکر سرمایه داری را
جانشین فرهنگ جهادی کرد. متاسفانه ما دیدیم آن رویکردی که در حوزه سازندگی
کشور دنبال شد به سرعت از این مدیریت جهادی فاصله گرفت و به همان شیوه های
سرمایه داری، لیبرالیستی و الگوهای غربی گرایش یافت و بیشتر جنبه مادی گری
پیدا کرد.
من
وقتی به عملکرد دوران سازندگی نگاه می کنم، یکی از بزرگ ترین اشکالات و به
نظر من ظلمی که به انقلاب و فضای حرکت انقلاب شد این بود که دولت سازندگی
کشور را از یک فضای مدیریت جهادی، از یک فرهنگ ایثار و خدمت، دوباره به
همان فرهنگ و رویه ای که متاثر از غرب و سرمایه داری بود، برگرداند. تفکر
سرمایه داری و مصرف گرایی جانشین فرهنگ جهادی شد. در حوزه اقتصادی چه
اتفاقی افتاد؟ دولت سازندگی تعدیل را اجرا کرد اما چون اصلا سیاست جبرانی
برای حمایت از گروههای آسیب پذیر را مورد توجه قرار نداد، یک مرتبه شما
دیدید چه اختلاف طبقاتی و تورمی در کشور به وجود آمد. به هر حال امروز تورم
بالاست اما ما هنوز هم به تورم دوره تعدیل اقتصادی نرسیدیم. شما در آنجا
دیدید که بروکراسی اداری مسلط شد و بن مایه فساد و زد و بند اداری در آن
دوره شکل گرفت و تا امروز ادامه یافته است. بر اساس این شواهد است که می
گوئیم برخی از رویکردهای دولت سازندگی عدول از آرمانهای انقلاب بود.
بنده
خودم در آن دوره درگیر کار سازندگی کشور بودم و مسئولیت قرارگاه سازندگی
را داشتم، مرتب در این زمینه با آقای هاشمی از نزدیک ارتباط داشتم و متعرض
همین موضوع بودم. مخصوصا بعد از صحبت های ایشان در خطبه های نماز جمعه که
به نوعی متعرض به فرهنگ جهادی - و دوستانی که یک دهه با این روحیه در کشور
کار کردند - شد، من همان موقع به ایشان این نکته را اشاره کردم که طرح
این بحث انصاف نیست. شما می بینید در حوزه عدالت نیز ما شاهد غفلت زیادی
بودیم؛ همزمان با تامین زیرساخت ها، عدالت اجتماعی شکل نگرفت، جامعه به
سرعت دو قطبی شد و فرهنگ مصرف گرایی بی رویه در کشور پیش آمد. تا آن زمان
اگر مردم ما چیزی هم داشتند، داشتن امکانات و مادیات آن چنانی یک «پز» برای
افراد نبود اما در دهه ۷۰ دیدید که به رخ کشیدن مادیات به یک امتیاز تبدیل
شد.
کار
مدیریت اجرایی، از نظر حال کار کردن و شرایط سنی نیز اقتضای خود را دارد.
البته حفظ احترام بزرگان، استفاده از تجربه بزرگان و اینکه آن ها در تصمیم
سازی ها نقش داشته باشند و مورد مشورت قرار بگیرند،شرط عقل است. ولی اگر
بخواهند در حوزه قوه مجریه قرار بگیرند نیازمند تحرک و تلاش است، به هر حال
یکی از ویژگی های دولت آینده، تلاش و تحرک دولت است. وقتی حضرت آقا درباره
ویژگی ها می فرمایند یکی از ویژگی ها نشاط کاری است. من سوالم این است که
آیا واقعا نشاط کاری وجود دارد؟ جامعه به نشاط کاری نیازمند است. به علاوه
اینکه رویکردها هم مهم است. به نظر من در هر دوی اینها جای سوال است. البته
این را بگویم قانون اجازه می دهد که هر کسی بنا بر تشخیص خودش هر تصمیمی
بخواهد بگیرد، طبیعتا ایشان یکی از بزرگان هستند و خودشان باید تصمیم
بگیرند. این حرف من دلیل بر اینکه بخواهم برای کسی تعیین تکلیف کنم، نیست.
خیلی وقت ها خیلی ها دوست دارند کاری انجام شود، اما قدمی بر نمی دارند .خیلی وقت ها خیلی ها ادعای خیلی چیزها را دارند، اما در عمل کاری نمی کنند .خوب ... اصولا حرف زدن خیلی ساده تر از عمل کردن است ... و اصولا خیلی ها حتی دندان به جگر نمی گیرند که حرف نزنند، چون فکر می کنند از قافله عقب می مانند ... حرف می زنند و اما عمل نمی کنند !